elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

خاطرات اواخر آذر ودی ماه

1394/10/27 17:31
نویسنده : مامان ela
781 بازدید
اشتراک گذاری

اینجا برای تزیین و حکاکی هندوانه رفته بودم آموزشگاه 

ولی برای شب یلدا هندونه نخریدیم چون هم الی مریض بود و هم اینکه هندوانه ه خراب و گرون بودن

اینجا همون روز یلدا هست والی جون در حال استراحت چون مریض بود

اینم شب یلدای ما البته من زیاد تدراک هم ندیدم چون کارگر داشتیم طبقه پایین خونه و وقت نبود

یه میز ساده چیدم

خاله الی جونم خونه ما یود شب یلدا

 

اینجا با الای جون داریم کیک کدو حلوایی درست میکنیم برای شب یلدا ...روشم با پشمک تزیین کردیم خیلی خیلی خوشمزه شده بود و توی آموزشگاه یاد گرفتم

یه پرنده که کبوتر بود افتاده بود تو حیاط خونمو و ما نجاتش دادیم چند روز موندتو خونمون ولی بعد آزادش کردیم ولی الی جون خیلی غصه خورد برای رفتن پرنده ...چون خیلی دوستش داشت

اینجا هم تولد بابات بود ۹ دی...خودم کیک پختم و باز بابات بخ خاطر اینکه پیش کارگارا میرفت طبقه پایین فقط با وسایل موجود درست کردم و با شکلات و گردو تزیین کردم

امسال برات یک کلاه و شال ست بافتم و یه کلاه سفید و طرح دار ..از اون یکی عکس ندارم بعدا میزارمش اینجا

اینجا هم داری میریم خونه خاله شیرین الی جون ...داریم سوار آسانسور میشیم

اینجا هم خونه خاله من هستیم نوه خاله ام داره موهاتو میبنده و تو هم خوشت میاد

اینم پشت صحنه کلاس آشپزی ..این پای اجیل هست

اینجا هم تو رو هم برده بودم ..چونبه خاذر آب و هوای آلوده مدارس تعطیل بود و خاله شیرن هم خونه نبود تو رو هم بردم و اینجا داریمصبحانه میخوری توی آموزشگاه 

اینا کاپ کیک هندوانه هست قبل از شب یلدا رفته بودم برای اموزش منوی شب یلدا

این صورتی چیز کیک هندوانه هست..اون یکی سالاد زمستانی هست که لبو هم بهش میزنن ..و اون یکی هم کیک کدو حلوایی هستش

اینجا الی هم داشت کمک میکرد خامه میردیخت توی نایلون ..البته ندا جون مربیمون ازش خواست بیاد انجام بده ..چون الی رو خیلی دوست داشت ..الی جونم هم خیلی علاقه داشت به آشپزی

اینم آخر سر وقتی که میز شب یلدا رو تو آموزشگاه چیدیم

اینجا هم غذا ها رو خوردیم و تست کردیم آش انار محشر بود الی که آش نمیخورد حسابی خوشش اومده بود

اینجا هم از دسرا خوردیم

اینا رو هم آوردیم خونه ...چون کسایی که تو کلاس شرکت میکنن هر چند نفر تو کلاس باشه خوراکیا تقسیم میشه روز قشنگ و خوبی بود خیلی خوش گذشت

 

پسندها (3)

نظرات (1)

(✿◠‿◠) مامان بهار (✿◠‿◠)
17 اسفند 94 14:14
ای جووون چه غذا ها و کیک های خوووشمزه ای