elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 23 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

سری دوم عکسهای مسافرت (شمال)

از تبریز که حرکت کردیم شب ساعت ٤ بود راه افتادیم الی رو که خواب بود .توی پتو بردم ماشیت .پشت ماشین رو هم براش حاضر کرده بودم تا راحت بخوابه . بعد از چند ساعت به خلخال رسیدیم واونجا صبحانه خوردیم .روزی که روز انتخابات بود .ما اصلا یادمون رفته بود انتخاباته .خلاصه صبحانه رو خوردیم ودویاره حرکت کردیم ساعت ٣ ظهر انزلی بودیم .دنبال هتل میگشتیم .آخرش هم بعد از اینکه به چند تا سر زدیم .یه هتل آپارتمان شیک پیدا کردیم .قیمتها هم زیاد بود البته وقتی خوب باشه .قیمت هم میره بالا .حالا بگذریم .من زیاد دوست ندارم راجع به قیمت هتل به رقم اشاره کنم .بیستر دوست دارم از طبیعت بگم .   خلاصه یه هتل نزدیک دریا پیدا کردیم که رو به دریا بودوخیلی...
10 ارديبهشت 1393

الی وعصرای تابستون وخرید برای رفتن به مسافرت

مثل هر روز عصر بایدبریم بیرون وگرنه من والی انگار وقت اعتیادمونه ...نمیتونیم تو خونه بند بشیم ...بازم مثل هر روز رفتیم بیرون پارک وشهر بازی نزدیک خونمون تو پارک منظریه ... امروز رفتیم با الی وبابا یکم خرید کنیم بعضی چیزا واقعا" لازم بود مثل عینک آفتابی که طبق معمول الی چندمین باره که شکسته ...باباش هم میگه دم دست نزار من بیچاره قایم هم میکنم این جونور پیدا میکنه...دیروز رفتم شهریار یه بلوز واسه خودم بگیرم که پیش آقایون راحت باشم ...یکم گشاد باشه بدن نمانباشه ...خانم همش میگفت اینو بخر اونو بخر ...رفتیم یه کادو هم برای چاریم گرفتیم ...خونه جدید خریده ...یه آجیل خوری از اون طرح جدیدا براش گرفتیم ...سلیقه منو دوست داره ...سال قب...
10 ارديبهشت 1393