سری دوم عکسهای مسافرت (شمال)
از تبریز که حرکت کردیم شب ساعت ٤ بود راه افتادیم الی رو که خواب بود .توی پتو بردم ماشیت .پشت ماشین رو هم براش حاضر کرده بودم تا راحت بخوابه .
بعد از چند ساعت به خلخال رسیدیم واونجا صبحانه خوردیم .روزی که روز انتخابات بود .ما اصلا یادمون رفته بود انتخاباته .خلاصه صبحانه رو خوردیم ودویاره حرکت کردیم ساعت ٣ ظهر انزلی بودیم .دنبال هتل میگشتیم .آخرش هم بعد از اینکه به چند تا سر زدیم .یه هتل آپارتمان شیک پیدا کردیم .قیمتها هم زیاد بود البته وقتی خوب باشه .قیمت هم میره بالا .حالا بگذریم .من زیاد دوست ندارم راجع به قیمت هتل به رقم اشاره کنم .بیستر دوست دارم از طبیعت بگم .
خلاصه یه هتل نزدیک دریا پیدا کردیم که رو به دریا بودوخیلی نزدیک .ما عاشق دریا هستیم وباید هر سال بریم شمال.بعد از اینکه جابه جا شدیم رفتیم سالن غذاخوری هتل و غذا سفارش دادیم .از گرسنگی نمیدونستیم چطوری واز کجای غذا شروع کنیم .برای نا هار ماهی وکباب سفارش دادیم .نمیشه شمال بری وماهی نخوری...
این عکسایی رو که در ادامه مطلب میزارم .فقط مال شمال هست تو پست های بعدی عکسای تهران وهمدان رو میزارم
همگی با هم در ادامه مطلب....
جنگل اسالم.رودخانه وسط جنگل.واسه جنگل ندیده ها مثل ما که سالی یه بار شمال رو میبینیم
الی منتظر پیتزا .همیشه هم شاکی وناراحت از اینکه چرا غذا رو دیر میارن .نگاه کنین به قیافش
خوشحال از اینکه پیتزا رو آوردن .بچه ها عاشق پیتزا هستن .نمیشه کاری کرد
الی از بس زیاد نوشابه خورده شب کمی جاشو خیس کرده بود .سالی یه بار پیش نمیاد .از یک سال ونیمی که از پوشاک گرفتمش یکی دوبار از این کارا کرده .تقصیر دخترم نیست .تقصیر باباشه که زیاد نوشیدنی میخریدبازم دختر کوچلوم رقصش گرفته .حتی به صدای باد میرقصه .وقتی ته یه ظرف رو هم میخراشم از بچگی خودشو تکون میداد وبازم اینطوریه .تا از یه ماشین صدای موسیقی میاد نمیتونه خودشو نگهداره .تو تهران هم بعداز برنده شدن تیم ملی از کره تو کوچه ها با دختر و پسرا میرقصید .وشب به زور آوردیمش خونه جاریم
الی یه دوست پیدا کرده بود اسمش نازنین بود اونم وبلاگ داره ولی آدرسشو یادم رفت بگیرم