elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 11 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

عکسای تولد سلنا روز جمعه 2 خرداد

دیروز جمعه تولد سلنا دختر الهام دوست عزیزم بود روز جمعه یعنی دیروز روز خیلی قشنگی بود تولد سلنا دختر الهام دوست عزیزم دعوت شده بودیم خیلی بهمون خوش گذشت وحالا بریم سراغ عکسای تولد .... خدایا ازت ممنونم که دخمل به این شیرینی ونازی به من دادی عاشقتمممممممممممممم درسته که خیلی شیطونی ...اما هر صبح که میبینمت روحم جلا پیدا میکنه عاشقتم دوستتتتتتتتتتتتتتتتت دارم...   گلهای کفش و گل سر (که خودم درستیدم و گلهای کفشش و گلهای سرش رو باهم ست کردم الی وآنیسا تولد سلنا جووون الای وسلنا وآنیسا... بقیه عکسها  د...
8 خرداد 1393
1775 10 11 ادامه مطلب

از اول فروردین تا به امروز ...

عکسایی که میخوام آپ کنم از اول فروردین تا 20 فروردین هست این  روزا وقت سر خاروندن هم ندارم از خیلیاتون شرمنده هستمولی قول میدم به همتون سر بزنم وپستهای عیدتون رو ببینم چون خودم واقعا دلم میخواد ازتون با خبر بشم که چیکارا کردین وکجاها رفتین میخوام خلاصه بنویسم ما امسال مسافرت نرفتیم و لی مسافر داشتیم جاریم و برادر شوهرم اومده بودن و خونه ما  ...ما هم امسال تلسم رو شکستیم وبنا به در خواست همسری راهی خونه مادر...شو...هر... شدیم... و اما عکسا ..... بقیه در ادامه مطلب پشت سرم بیا تو...     بعد از تحویل سال 93   خونه مادر شوهرم الی با عمو جونش و پدر بزرگشم آشپزخونه داره چا...
7 خرداد 1393

سال نو بر همه دوستای گلم مبارک باشه

    تحویل سال 93 بر همه دوستای عزیزم مبارک باد ت سلام به همه دوستای عزیز خودم    از رها تابش  عزیزم میخواستم تشکر کنم یه کمک خیلی بزرگ در حق من کرد از همین جا میخوام بگم دوست دارم عزیزمی حتما جبران میکنم  دوستای عزیزم  پیشاپیش عید رو به همتون تبریک عرض میکنم و امیدوارم سال خوبی در پیش داشته باشین  سیستم لپتاپ من پاک شده بود  و هر چی که داشتم پاک شده خدا رو شکر فقط هر چی که عکس تو وبلاگ دخترمه برام مونده وباید همه رو سیو کنم تو سیستمم... بابت این اتفاق خیلی ناراحتم البته از دست وپاچلفتی خودمه و رها جون خیلی کمکم کرد...
7 خرداد 1393

عکسهای نیمه دوم اردیبهشت

عکسای الی نیمه دوم اردیبهشت گاهی عصرا میریم برای عصرونه پارک اینم یکی از اون روزهاست داشتیم میرفتیم خونه بابا بزرگ 5مین سالگرد فوت مامان عزیزم 4 اردیبهشت 93 الی وآنیسا جلوی استخر طلاییه الی در حال خوردن فسنجون خونه مادر بزرگ بابایی...به فسنجون میگی فسقل واسه الی خودم این قلبا رو با این طرح خریدم ودستبند درست کردم   حیاط خونه بابا بزرگ     بقیه عکسا در ادامه مطلب..... پارک نزدیک خونمون رفته بودیم دکتر خانمی مثل همیشه خوشتیپ کرده اکثر وقتا سه تایی باهم دست میدیم و آهنگ باز میکنیم وتو جاده میریم ...
6 خرداد 1393

تزیین اتاق دیوار عشقم

فردا هم یه پست جدید دارم حتما تا عصر فردا تکمیل میکنم سه روزه که واسه دیوار اتاق الی دارم یه طرح  گل بزرگ که سه تا شاخه داره  درست میکنم اول با دستم همینطوری گلا رو کشیدم واز هر کدوم یه نمونه درست کردم بعد گذاشتم رو مقوا وبا هر رنگی ٤ طرح درست کردم ودونوع هم برگ سبز درست کردم که دو سایزه کوچی وبزرگ ..البته میتونستم حاضری یه چیزایی بخرم وبچسبونم ولی خواستم هم سرمون گرم بشه وهم الی حوضله اش سر نمیرفت...  وحتی کمکم میکرد درسته گاهی هم دیونه ام میکرد ولی آخرش رفتیم وبا کمک الی گلا رو چسبوندیم به دیوار اتاقش امیدوارم خوشتون بیاد الکی تعریف نکنین اگه خوشتون اومد بگین... اگه نیومد هم باز می تونی...
6 خرداد 1393

یلداتون مبارک دوستای عزیزم

30 آذر طولانی ترین شب سال برهمه دوستانم مبارک امیدوارم روز قشنگی در کنار خانواده وعزیزانتون داشته باشین... برای من که فرقی نمیکنه مثل روزای دیگه هست چون کسی رو نداریم که بیاد ویا بریم خونشون...البته خواهر بزرگم هست بهش زنگ زدم دعوتش کردم با بچه هاش ولی گفت میریم خونه خواهر شوهرم ! البته نمیدونم به من حق میدین یا نه! ولی من که مادر وپدر ندارم خواهربزرگم یه دخترشو هم شوهر داده باید برام بعد از مامانمادری میکرد البته گاهی به دادم میرسه ولی ده درصد این کار رو میکنه من که دخترش نیستم! خلاصه عوض اینکه اون منو دعوت کنه من اونو دعوت کردم ولی ! به نظر من درستش این بود که اون منو دعوت کنه ونزاره تو این روز عزیز تنها باشیم...
6 خرداد 1393

بافتنهای من برای الای جان در طول این سه سال

    این دومیله یا گل سر رو دیروز جمعه براش بافتم...البته بافتنی هایی که برای یک یا دوسالگیش بافتم رد کردم رفته ودیگه ندارم عکساشو تا بزارم..شاید تو پستای قبلی یک یا دوسالگی بعضیا تنش باشه ا لبته این پست بازم دستم خورد پاک شدبازم پیامهای دوستای عزیزم پاک شد ازشون معذرت میخوام....همه اینن بافتنی ها رودر سه سال اخیر بافتم...به غیراز کلاه کفش دوزک شاخدار وساق پا وگل سر که اونا مال همین دوسه هفته اخیره... الان اصلا نمیتونم مثل گذشته یه بلوز ببافم چون کم حوصله وکم طاقت شدم...یه کاله هم هست که شکل خر هست اون رو واسه یکی از فامیلا بافته بودم که سفرش کرده بود وازشون پول گرفتم البته من این کار ...
6 خرداد 1393