الای د ر مراسم سوگواری باباجونم
گل مامانی تو خودتو رسوندی این دنیای زمینی نامرد تا دل ما بااومدن تو شاد بشه ولی تا رسیدی اون 2 نفر اصلی که همیشه قرار بود از من وتو حمایت کنن وهوای منو وتو رو داشته باشن خیلی زود کوله بارشون رو بستن ورفتن اونم چه رفتنی ؟؟؟؟؟رفتنی که دیگه برگشتی نداره عزیزم حالا دیگه این ماییم که باید پیش اونا بریم روحشان شاد باد همیشه در قلبمان هستید مامان بابای عزیزم ...
نویسنده :
مامان ela
11:36
نوزادی الای )
٢شنبه ٢١ بهمن ٨٧ بود که گلم ساعت یازده ونیم به دنیا اومد وبه زندگی ما معنا بخشید هر کی مادر باشه میدونه من چی میگم صبحا که چشامو باز میکنم تو رو میبینم از دیدنت جون میگیرم حالا که خدا پدر مادرمو یه جا ازم گرفت عوضش تو رو به من بخشیباید شکر گذار باشم ...
نویسنده :
مامان ela
11:52
6 ماهگی الای
دختر گلم میدونستی وقتی کوچلو بودی خیلی زود شروع کردی 4 دست وپا راه رفتنو حتی راه رفتدو هم زود شروع کردی انگار خیلی دوست داشتی زود بزرگ بشی ...
نویسنده :
مامان ela
11:54
لباس ها ووسایل الای
عزیزم ٣ ساعت پیش رفته بودیم تا برات لباس بخریم ولی انقدر گریه کردی که اومدی فوری خوابت برد اسرار داری هر چی که تنت پرو میکنی برات بخرم ولی نمیدونی که ما بهترینا رو برا تو انتخاب میکنیم نمیدونم با لجبازی های تو چیکار کنم ...
نویسنده :
مامان ela
21:01
شیرخوارگی الای
دختر گلم اینا عکسای 6 ماهگی توست من 65 روز بعد از تولد تو مامان وبابامو از دست دادم گاهی در حق تو کوتاهی کردم امیدوارم منو ببخشی عسلم ...
نویسنده :
مامان ela
11:54