elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

تیرماه ۹۳ و ماه رمضان

1393/5/6 12:41
نویسنده : مامان ela
1,266 بازدید
اشتراک گذاری

توی ماه رمضان بابایی همش روزه بود منم چند روز به آخر مونده کم آوردم 

دوجا مهمونی رفتیم خونه بابا بزرگت و عمه ات و گاهی هم بعد افطار میرفتیم خونه خاله من

و اکثر روزها هم قبل افطار هم بعد افطار میرفتیم پارک و بعد افطار اکثرا بابات ما رو میبرد شاه گلی و باغلار باغی و آبرسان و پارک سلامت رشدیه

و اما عکسایی که در طول این ماه ازت گرفتم

۳۰ مردار هم ک،چلوی ندا جوون خواهر زاده ام به رنیا اومد و رفتیم بیمارستان و ۵ مرداد هم رفتیم خونشون که عکسای خونه و سیسیمونی رو بعدا تو پست بعری میزارم ولی عکسای مهمونیا و بیمارستان رو تو همین پست میزارم  بریم سراغ عکسا

همش عاشق کبابی و اکثر روزا میخوای که برات ردست کنم البته کنارش سیب زمینی هم روست داری تا برات سرخ کنم

الی جوون هم پیراهن پوشیده هم دامن به نظر خودش که خیلی خوشگل شده

افطار مختصر ما تو پارک ...

کوکو سبزی و شیربرنج و پنیر وگردو خیار وگوجه و سنگک داغ وچایی داغ با نبات  

عکسای یواشکی ولی خوشگل ازت گرفتم

خونه مادر شوهرم قبل از افطار موقع حاضر کردن بساط سفره

حیاط خونه مامان بزرگ عاشق خونشون وحیاتشونی خیلی حیاتشون بزدگ و خوشگله

 

تو پی ام های خصوصی بعضی از بچه ها ازخودم عکس خواسته بودن اینم عکس خونه مادر شوهرم ماه رمضون

 

گشت وگذار قبل افطار شهناز

رفته بودیم برات آیپد بخریمالبته میخواستیم برای تولدت بخریم ولی نتونستی صبر کنی پدر وسایل منو در میاری منم از بابات خواستم برات بخره تا گوشیم ولبتاپم از دست تو نفس بکشن بس گشتیم خوابیدی اینجا دیگه دیر بود برگشتیم تا یه روزه دیگه بریم بخریم نمیشه که زود یهویی خرید چون سر آدم کلاه میزارن چه خواب نازی رفتی اونقدر تو خواب دوست دارم چووون مظلومی

اینم کادوی من برای ندا خواهر زاده ام وقتی رفتیم بیمارستان از کادویی که برای رفتن به خونشون گرفتم عکس نگرفتم گفتم شاید خوب نباشه اینجا بزارم  .این گل رو هم خودم درستیدم و تزیین کردم

اینم ماهان کوچلوی خاله تو بیمارستان

الی تو بیمارستان ۳۰ تیرماه

الای با دخترخاله اش آیدا خواهر ندا

یاسمین و الی دختر عمه ایدا خواهر زاده ام

یاسمین کوچلو

الی و ایدا و یاسمین 

ایدا و یاسمین بیمارستان وقتی که ماهان به دنیا اومده بود

الی جوون در حال استفاده از تکنولووژی بنده با تمام مخلفات حدف،نم هم دیگه در اختیار ایشونه 

به خاطر اینکه پست طولانی نشه بقیه در پست بعدی 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (6)

مامان هاجر
6 مرداد 93 21:41
مرسی بابت رمز عزیزم ، همه چی عالی و خوب تولد ماهان کوچولو مبارک
مامان ela
پاسخ
parisa
7 مرداد 93 22:15
سلام عاطی جوون همه عکسا قشنگ بود پس ندا جوون هم فارغ شده چه بچه با حالی تولدش مبارک الی هم مثل همیشه ناز ومامانیه
رویا
8 مرداد 93 22:39
مثل همیشه انگار تو صحنه بودم خودتم که ماهی عاطفه جونم...انشالاه همیشه خوش باشین [شوخی
مامان ela
پاسخ
Cheshmat gashange gilam
mamane aysel
16 مرداد 93 14:18
ممنون بابت رمز نازنینم قدم نورسیدتون هم مبارک ایشالله همییشه لبتون خندون باشه
فرناز خاله آرسن جون
21 مرداد 93 15:08
به به چه غذاهایی دهنم آب افتاد دست مادر شوهری درد نکنه همیشه به مهمونی و گردش عکس تکی خودت که عالیه مثل همیشه ماهی عاطفه جون اون عکسهای شکار لحظه از الای عالیه الای هم که آخر تکنولوژیه قربونش برم قدم نورسیده مبارک باشه خیلی نازه خدا حفظش کنه راستی دختر خواهرت خیلی خیلی نازه و خوشگل معلومه به خاله اش رفته خدا برا هم حفظتون کنه
مامان ela
پاسخ
Gorbonet beram azizam cheshat naze mamnun be khatere hame chu
آویسا
26 مرداد 93 0:56
مرسی بابت رمز.قدم نو رسیده مبارک البته با تاخیر خیلی ممنون گلم