بافتنهای من برای الای جان در طول این سه سال
این دومیله یا گل سر رو دیروز جمعه براش بافتم...البته بافتنی هایی که برای یک یا دوسالگیش بافتم رد کردم رفته ودیگه ندارم عکساشو تا بزارم..شاید تو پستای قبلی یک یا دوسالگی بعضیا تنش باشه
البته این پست بازم دستم خورد پاک شدبازم پیامهای دوستای عزیزم پاک شد ازشون معذرت میخوام....همه اینن بافتنی ها رودر سه سال اخیر بافتم...به غیراز کلاه کفش دوزک شاخدار وساق پا وگل سر که اونا مال همین دوسه هفته اخیره...
الان اصلا نمیتونم مثل گذشته یه بلوز ببافم چون کم حوصله وکم طاقت شدم...یه کاله هم هست که شکل خر هست اون رو واسه یکی از فامیلا بافته بودم که سفرش کرده بود وازشون پول گرفتم البته من این کار رو برای پول نمیکنم خیلی اصرار کردن من هم این کار رو کردم...الان چشام کمی ضعیف شده وفقط تصمیم گرفتم فقط کلاه برای الی ببافم یعنی چیزای کوچلو ... اعصابم ضعیف شده وکمتر تمرکز دارم ایکاش مثل گذشتهها با حوصله بودم ومیتونستم دوباره مثل گذشته شاد باشم که نمیشه...دخترک نازم خیلی بهونه گیر شده وهمش به من گیر میده ونمیزاره تمرکز داشته باشم هر لحظه میترسم یه کاری بکنه که جبران ناپذیر باشه ...مثلا گاهی میره قیچی برمیداره وکاغذ میبره میترسم دستشو ببره...وهمش از من اویزون میش ونمیزاره حتی یه ساعت برای خودم باشم ...نمیدونم با این وابستگیش وبهونه گیریاش چیکار کنم!
از رهای عزیز - الهام مامان مهیا- و پریسا جون - لیلا مامان پرنیا-خیلی معذرت میخوام که پیامشون پاک شد حتی براتون جواب هم نوشتم ولی پاک شد معذرت میخوام...ازتون ممنونم که بهم لطف دارید
ازهمه دوستایی که به من محبت دارن ممنونم ومیبوسمتون