elay- beygzadehelay- beygzadeh، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

شیرینی زندگیمون ella

نفس زندگیمون ella .nelin

خونه خاله

اینجا دو تایی حاضر شدیم داریم میریم خونه خاله شیرین تو راه هم دارم ازت عکس میگیرم از دم در خونه شروع کردیم تا رسیدیم سر خیابون که دیگه از اونجا رفتیم خونه خاله شیرین الای جون... اینا هم بعد از برگشتن از خاله شیرین تو حیاط ودم در خاله شیرینت الان تو خونه مامان  وبابام که فوت کردن زندگی میکنه البته یه ساختمون ٧ واحدی که قبلا خونه مامان وبابای من بود بعد از فوت اونا خونه روساختیم که ٤ واحدش مال ماست دای امیر وسعید وخاله شیرین اونجا زندگی میکنن یه واحدشم مال خواهر بزرگم ومنه که فعلا خالیه ٤ سال پیش اونجا بهترین جایی بود که من اکثر روزا با بابایی میرفتم ولی حالا به جایه یه خونه یه ساختمونه که برام خوشایند نیست بل...
16 فروردين 1392

باغچه گل

روز سوم عید رفتیم خونه عمه الای جون سر راه رفتیم گلخونه تابرای فیاط خونمون کاج بخریم خواستم ازت عکس بندازم ولی نمیزاشتی خیلی این روزا اذیتم میکنی ٩٠ % همیشه با من بودی ولی حالا ولمون کردی بابابات دمخورشدی.... دیگه اصلا کنار من نمیخوابی فکر میکنم این روزا چون زیاد وبگردی ووبلاگ نویسی میکنم از من دور شدی بابات هم بی تقصیر نیست همش زیر سر بابات میدونم از بش قبلا پیش اون نمیرفتی داره از من انتقام میگیره منم میدونم چیکار کنم ..بابات مثل پرنسس ها باهات رفتار میکنه به خاطر همین از من دور شدی آخه من نمیزارم خراب کاریاتو ادامه بدی به خاطر همین بهت صرف میکنه که با بابات دمخور بشی خلاصه از دستت ناراحتم ... خلاصه نذاشتی یکی دو تا عک...
11 فروردين 1392

حمام قبل از سال تحویل

با هر کی که بره حموم فوری آماده میشی ومیری حموم عاشق حموم کردنی چند تا عکس هم ازت گرفتم ٢ ساعت قبل از سال تحویل بردمت حموم اینم عکسات...                             بقیه عکسا دز ادامه مطلب.... ...
11 فروردين 1392

الای تو ویلای همدان

چند روز رفتیم ویلای همدان برادر شوهرم الای و نازنین دختر خاله پسر عموی الای پسر عموی الای که ٢٤ سال بعد خدا به پدر ومادرش این بچه رو داده   بابای الای با عموش دارن جوجه کباب درست میکنن ...
9 فروردين 1392