جواب سونوگرافی
دارم عذاب میکشم .خیلی ناراحتم .همسرم خیلی مردد بود که بچه رو بندازم .ولی یه مادر اینطوری نیست .جواب سونوگرافی رو که گرفتم دیدم تو هفته هفتم حاملگی هستم .وهمه چیز نرماله وقلبش ۱۳۶ تا میزنه .ومرتب ومنظم .ولی حتی نمیتونم به همسرم بگم که من اینو میخوام چند بار چیغ کشید خودمو میکشم .ممکن بچه ناقص بشه .یا فلج .ویا عوارض دیگه اونوقت من باید بمیرم .خودش هم امروز روزه بود از صبح تو خیابونها اسیریم .اول جواب ازمایشو گرفتم .بعد رفتیم تا سونوگرافی کنم....همسرم بیشتر به خاطر سلامت بچه و خودم نمیخواد نگهش دارم .الان تو بطنمه .هزار بار قربون صرقه اش رفتم .وازش معذرت خواستم .مانی نی لای لای و کالسکه و روروئک بچه رو تو ۳ سالگی دادیم .به یکی از فامیلامون .اه بچه میخواستیم که نگهشون میداشتم .همسرم همیشه مواظب اوضاع بود که من باردار نشم .ولی نمیدونم چرا اینطوری شد .درسته که فداکاری از طرف اون بود ولی منم بی احتیاطی کردم .البته الان من از خدامه بیاد بگه نگهش دار ولی زنا احساساتی ترند ولی مردها آینده نگرند...
رفتم پیش چند تا متخصص ولی هیچکدوم قبول نکردند تا این جنین رو سقط کنند .خسته شدیم .آخرش هم توخیابان ۱۷ شهریور با راهنمایی یه عده یه دکتر خوب پیدا کردم .ومشکلمو بهش گفتم .بهم گفت نگهش دار کنترلش کنیم .گفم همسرم میگه نمیخوام بچه ناقص به دنیا بیاری .به دنیا نیاد بهتره تا ناقص بشه .گفتند حتی کمبود کلسیم ودیابت خودتو هم بیچاره میکنه ...خلاصه امروز فقط ۱۰۰ هزار تومان در جا خرج این کار شد .۵ تا قرص نوشت برام .که ۵۰ هزارتومان شد .گفت که ۳ تا شو امشب آخر وقت استفاده کنم .مثل شیافه .بعد از چند ساعت باید زیر شکمت دردت بگیره .خونریزی کنی .با اینکه بچه خیلی کوچیکه ولی خیلی ناراحتم .گفت فرداشب هم آخر شب دو تای بعدی رو استفاده کنم .اگه خونریزی نکنم باید کورتاژ بشم .اونم باید تو بیمارستان بستری بشم .یک میلیون هم دستمزد خواست .خدایا باید هم پول خرج کنم .هم جون بدم .امشب ساعت ۱ شب شروع میکنم به استفاده از این شیافها .خدا به دادم برسه کاش خونریزی کنم .کارم به کورتاژ وساکشن نکشه .از اینکه دوستانم با هام همدردی میکنن ممنونم .الی حرفامونو که میشنید .به دختر خاله اش آیدا که امروز اومده بود اینجا گفته اگه پسره میخوام بمیره .ولی اگه دختر باشه بمیره حیفه من غصه میخورم .بچم هی میگه مامان به بابا بگو نی نی مون رو نگهداره من خواهر میخوام .نمیخوام تنها باشم .باور کنین منم احساس دخترمو دارم .ولی یه بچه مشکل دار نمیخوام داشته باشم .ویه عمر بشوزم .خدا خودش کمکم باشه ...دعام کنید .به خاطر اینکه خونریزیم ممکنه زیاد بشه .گفته آخر شب استفاده کنم .که حرکت نداشته باشم ..در ادامه همین پست بقیه بلایایی که سرم میاد مینویسم ... بقیه رو فردا مینویسم .
یه نظر سنجی کنین کمکم کنین تا خودمو مجاب کنم .تا بعد از سقط که امشب میخوام از شیاف استفاده کنم .بعدا کارم گریه وزاری نباشه .بهم بگین تسکینم بدین .هم دردم بشین .کاش هیچ مادری مجبور نباشه جنینشو سقط کنه .من میخواستم اگه دختر باشه اسمشو السای ویا املیا بزادم .به خدا تو خواب هم بهم گفتن باردارم .ومن بعدا فهمیدم .اول گفتم که همسرم چیزی نمیگه ولی به خاطر سلامتیمون مخالفه