تولد همسرم 9 دی ماه 93( پست 267)
امروز 9 دی ماه تولد بابا جونته دختر نازم
تولدت مبارک همسر عزیزم روز زمینی شدنت مبارک الهی که 120 سال عمر کنی
خدا تو رو برای من و دختر نازم حفظ کنه چون برای دختری که پدر ومادر نداره
همسرش همه چیزشه ...پدر .مادرم .خواهرم .برادرم .دوستم .عشقم .همه چیزم
تو هستی همسر مهربان و فداکارم...
با اینکه تولدت هست ولی تمام شب را با من مربای بالنگ درست کردی البته من فقط پوستش رو خراش دادم با چاقو همه رو تو خودت انجام دادی ساعت 2 نصف شب من و الای جووون خواب بودیم ولی تو به خاطر مربا بیدار بودی و در این بین مجبور بودی فیلم تماشا کنی تا مربا قوام بگیرد ممنون که در کنار تمام خوبیها و خوشیها و ناخوشی ها در کنارم بودی و هستی...
کادوی تولدبابایی هم صد هزارتومان پول بود که من بهش تقدیم کردم
این پولی بود که وقتی توی مهد کودک کار میکردم کنار گذاشتم برای تولد بابات برای تو هم دختر نازم هم دوتا عروسک پت ومت خریدم ولی هنوز بهت ندادم و دیگه اینکه میبرمت بیرون تا هر چی دوست داری بخری برای خودت ...
از همسرم پرسیدم چه چیزی بهت کادو بدم ؟ برات کیک درست کنم و تزیین کنم ؟
ولی هیچی ازم نخواست بهم گفت اگه توی روز تولدم به من آرامش بدین و سکوت رو تو خونه حاکم کنید من دیگه هیچی نمیخوام ...ولی من بهش صبح پول تقدیم کردم و به زور بهش دادم ولی میدونم که اونو هم برای ما خرج میکنه و اصلا به فکر خودش نیست حتی یه ذره خدا برای همیشه باباتو بالای سرمون حفظ کنه که من هرگز به تنهایی نمیتونم دوام بیارم
تولدت مبارک همسر عزیزم 93/10/9
خیلی زیباست وقتی یه دی ماهی کنارته ...عشقته ...همسرته...