فدای اون معصومیتت
با بودن تو دنیا جوری دیگر است...تمام ناتمام من
دختر گلم از دیروز مریض شدی تقصیر من وخودته امروز با اینکه مریض بودی ومن هنوز علائم شو ندیده بودم .بستنی خواستی بابا خرید بعدشم ما که نمیزاریم چیپس وپفک بخوری گیر دادی باید بخریم ...آخه ارزش غذایی نداره بخاطر همین دوست نداریم بخوری .با اصرارت برات گرفتیم اونم یه دونه خیلی بزرگشو ...بابات گفت بزار اونقدر بخوره که هوسش کم بشه ودلشو بزنه ولی مثل اینکه خودمونبا دست خودمون مریضت کردیم حالا بهت شربت سرماخوردگی دادم تاخوب بشی به حرفم هم گوش نمیکنی آب سرد میخوایی ومنم نمیدم گریه میکنی باید تحمل کنی تا خوب بشی چند تا عکس ازت گرفته بودم قبل مریضیت که تو ادامه مطلب میزارم...
عکسها در ادامه مطلب.....
وقتی عکس میگیرم ازت خیلی اذیت میکنی همش جلوی صورتت رو میگیری ومنوعصبانی میکنی ...منم میترسونمت ومیگم اگه نزاری وبلاگتو پاک میکنم وآخرش با این ترفند دوباره اجازه میدی ازت عکس بگیرم...